لغتنامه دهخدا
دغر. [ دَ ] (ع مص ) فشردن کسی را تاآنکه بمیرد. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || راندن . (منتهی الارب ). دفع. (اقرب الموارد). || سپوختن در حلق و برداشتن زن کام کودک را به انگشت . (از منتهی الارب ). سپوختن و ملاژه برداشتن . (المصادر زوزنی ) (از تاج المصادر بیهقی ). فشار