طحورةلغتنامه دهخداطحورة. [ طَ رَ ] (ع ص ) چشم و چشمه ٔ بیرون اندازنده ٔ چرک و خاشاک را. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
ابوداود طهوریلغتنامه دهخداابوداود طهوری . [ اَ وو دِ طَ هََ ] (اِخ ) ابن عیسی بن مسلم . او از ابوالجارود روایت کند.
تایحوریلغتنامه دهخداتایحوری . (اِخ ) طایفه ای از ایلات کرد ایران در جوانرود که تقریباً 50 خانوار میشوند و در زمستان در «بی بی ناز» و «شیخ اسماعیل » سکنی دارند. رجوع به جغرافیای سیاسی کیهان ص 58 شود.
طهورافرهنگ نامها(تلفظ: tahurā) (عربی) از واژههای قرآنی (و انزلنا من السماء ماء طهورا) به معنی پاک کننده ، تطهیر کننده ؛ (به مجاز) پاک و پاکیزه.
طحورلغتنامه دهخداطحور. [ طَ ] (ع ص ) چشم و چشمه ٔ بیرون اندازنده ٔ چرک و خاشاک را. طحورة، مثله . || شتابنده . || کمان دورانداز. (منتهی الارب ) (آنندراج ).