طورمان بالالغتنامه دهخداطورمان بالا. [ ن ِ ] (اِخ )دهی از دهستان القورات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند در40 هزارگزی شمال بیرجند. کوهستانی و معتدل با 234 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات و میوه جات و شغل اهالی زراعت . راه آن مال
ترایمانلغتنامه دهخداترایمان . [ ت َ ] (اِ) نام مرض اسهال است . (فرهنگ جهانگیری ) (برهان ) (فرهنگ رشیدی ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
تریامانلغتنامه دهخداتریامان . [ ت َ ] (اِ) غافث است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).نام گلی است . (ناظم الاطباء). و رجوع به غافث شود.
تارمونیلغتنامه دهخداتارمونی . (اِخ ) تیره ای از چرام (قسم دوم از اقسام چهار بنیچه ایل جاکی کوه گیلویه ٔ فارس ). (جغرافیای سیاسی کیهان ص 89).