طویریلغتنامه دهخداطویری . [ طُ وَ ] (اِخ ) دهی از دهستان عمدادی بخش لنگه ٔ شهرستان لار در 122 هزارگزی شمال باختری لنگه و دامنه ٔ شمالی کوه چیرو. معتدل و مرطوب و مالاریائی با 56 تن سکنه . آب آن ازچاه و باران . محصول آنجا غلات و
ثورTaurus, Tau, Bullواژههای مصوب فرهنگستانیکی از صورتهای فلکی منطقهالبروج که به شکل گاو تصور میشود
سوخت تایریtire-derived fuelواژههای مصوب فرهنگستاننوعی سوخت که از خرد کردن تایرهای فرسوده به دست میآید
برج خنککن ترwet cooling tower, evaporative cooling towerواژههای مصوب فرهنگستانبرجی که آب را با ریزافشانی و تبخیر براثر تماس مستقیم با جریان هوا خنک میکند
تایرtyre/ tireواژههای مصوب فرهنگستانقطعهای لاستیکی که بر روی چرخ وسیلۀ نقلیه سوار میشود بهنحویکه با سطح زمین همواره در تماس است و با کاستن از شدت ضربات ناشی از عوارض جاده و تحمل بار واردشده، حرکت چرخ و جابهجایی وسیلۀ نقلیه را بسیار آسان میکند
رَسَن تایرtire cordواژههای مصوب فرهنگستانرسنی از مواد بسپاری یا معدنی که از تاباندن تکرشتهها یا تکرشتههای چندلا یا نخ شکل میگیرد و برای تقویت تایر به کار میرود
طویریجواژهنامه آزادیکی از انواع عزاداری های مرسوم میان شیعیان عراق است. (منبع:سایت فرهنگی اعتقادی فطرت)
طویریجواژهنامه آزادیکی از انواع عزاداری های مرسوم میان شیعیان عراق است. (منبع:سایت فرهنگی اعتقادی فطرت)