تهواءلغتنامه دهخداتهواء. [ ت ِ ] (ع اِ) پاره ای از شب . (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء). یقال : مضی تهواء من اللیل و کذلک تهواء من اللیل . (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
تحیاةلغتنامه دهخداتحیاة. [ ت َح ْ ] (اِخ ) یکی از سه ستاره ٔ تحایی است . (منتهی الارب )(اقرب الموارد) (قطر المحیط). رجوع به تحایی شود.
تهیگاهلغتنامه دهخداتهیگاه . [ ت َ / ت ِ / ت ُ ] (اِ مرکب ) مابین شکم و پهلو را گویند. (برهان ) (انجمن آرا). به معنی کمر و آن جائی است نرم بالای استخوان سرین و زیر استخوانهای پهلو. (از غیاث اللغات ). بن بغل که به تازی خاصره گوین