لغتنامه دهخدا
طارق . [ رِ ] (اِخ ) ابن المرقع. تابعی است . (منتهی الارب ). راوی طارق یکی عطاء و دیگری عبداﷲ پسر طارق بود، و در صحبت او نظر است . اخشی ان یکون حدیثه فی موات الارض ُ مرسلاً. (استیعاب ص 213). او از طایقه ٔ بنی کنانة بوده ، و در حدیث میمونة، دخ