لغتنامه دهخدا
عرقة. [ ع َ رَ ق َ ] (ع اِ) چوب میان دو ساق دیوار در پهن نهاده . (منتهی الارب ). چوبی که درمیان دو ساق دیوار در پهنا نهاده باشند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || یک رسته از خشت و بنا. (منتهی الارب ). یک صف و ردیف از خشت و آجر و سنگ در دیوار. گویند بنی البانی و عرقة و عرق