عرمویلغتنامه دهخداعرموی . [ ] (ع اِ) دزی در فرهنگ آرد که باید نام نوعی پارچه باشد، و گوید ریشه ٔ آن معلوم نشده است و شاهد ذیل را نیز نقل کرده : و علی رأسها معجر عرموی مسبل علی وجهها.
ارمویلغتنامه دهخداارموی . [ اُم َ وی ی ] (ص نسبی ) منسوب به ارمیه از بلاد آذربایجان و جماعتی از علماء بدان نسبت دارند. (انساب سمعانی ). اهل ارمیه . از ارمیه .
ارمویلغتنامه دهخداارموی . [ اُ م َ وی ی ] (اِخ ) او راست کتابی در غریب الحدیث و آن تتمه ٔ کتاب ابن الجوزیست . (کشف الظنون ).