لغتنامه دهخدا
غزیز. [ غ ُزَی ْ ] (اِخ ) آبی است میان مکه و یمامة. و ابوعمرو گوید: آبی است معروف متعلق به بنی تمیم . جریر گوید:فهیهات هیهات الغزیز و من به و هیهات خل بالغزیز نواصله .و به قولی این آب نزدیک یمامه در کوهی [قّف ]نزدیک «ورکه » متعلق به بنی عطاردبن عوف بن سعد قرار دار