غدرانلغتنامه دهخداغدران . [ غ َ دَ ] (ع مص ) بی وفائی کردن : غدره و به غدراً و غدراناً. (منتهی الارب ) (آنندراج ). غدر. نقض عهد و خیانت . (از اقرب الموارد). رجوع به غدر شود.
غدرانلغتنامه دهخداغدران . [ غ ُ ] (ع اِ) ج ِ غدیر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). نیز ج ِ غدیرة، به معنی پاره ای از گیاه ، و در صورتی که غدیرة به معانی دیگر غیر از معنی مذکور باشد جمع آن غدائر و جز آن آورده شود. (از اقرب الموارد). رجوع به غدیرة شود.