لغتنامه دهخدا
غسم . [ غ َ س َ ] (ع اِ) سیاهی و آمیزش تاریکی . تاریکی شب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). السواد و اختلاط الظلمة. (اقرب الموارد). به قول ابن سیدة مراد تاریکی شب است . (از تاج العروس ) || گَرد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). هبوة. (اقرب الموارد). || تیرگی . (منتهی الارب ) (آنندراج ).