غلطةلغتنامه دهخداغلطة. [ غ َ ل َ طَ] (ع اِ) یک خطا در منطق . (ناظم الاطباء). یکبار خطاکردن در سخن . اسم مرة از غَلَط. رجوع به غلط شود.
غلتهلغتنامه دهخداغلته . [ غ َ / غ ُ ت َ / ت ِ ] (اِ) چوبی گرد و استوانه ای که بدان خمیر نان را پهن کنند. (ناظم الاطباء). || غلته به فتح اول نوردی که کلاهدوزان به کار برند و آن را مردانه نامند. (از فرهنگ شعوری ج <span class="h
غلتةلغتنامه دهخداغلتة. [ غ َ ل َت َ ] (ع اِ) یک سهو در حساب . ج ، غَلَتات . (فرهنگ ناظم الاطباء). قیاساً میتواند اسم مرة از غَلت باشد.
غلتةلغتنامه دهخداغلتة. [ غ ُ ت َ ] (ع اِمص ) اسم مصدر از غَلَت به معنی غلط. (از اقرب الموارد). رجوع به غَلَت شود.
غلطهلغتنامه دهخداغلطه . [ غ َ طَ ] (اِخ ) نام محله ای بزرگ در استانبول . رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 5 و اعلام المنجد شود.
صبیحلغتنامه دهخداصبیح . [ ص َ ] (اِخ ) وی یکی از متأخران شعرای عثمانی و از مردم استانبول و از کتاب گمرک غلطه است و به سال 1198 هَ . ق . درگذشت . غزلیات و قصائد و تواریخ جامع و دیوان مرتبی دارد. (قاموس الاعلام ترکی ).
مغلطةلغتنامه دهخدامغلطة. [ م َ ل َ طَ ] (ع اِ) به معنی غَلوطة است . (منتهی الارب ). غَلوطة. ج ، مغالط.(اقرب الموارد). سخن غلط و کلامی که بدان در غلط اندازند. (ناظم الاطباء). اغلوطة. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مدخل بعد و غلوطة و اغلوطة شود.