غموضةلغتنامه دهخداغموضة. [ غ ُ ض َ ] (ع مص ) پست و مغاک گردیدن جای . (منتهی الارب ) (آنندراج ). پست بودن زمین . غماضة. (اقرب الموارد). || دورمعنی و باریک گردیدن سخن .(منتهی الارب ). پوشیدگی سخن و دور از فهم بودن آن .
غماضةلغتنامه دهخداغماضة. [ غ َ ض َ ] (ع مص ) پست و مغاک گردیدن جای . (منتهی الارب ) (آنندراج ). هموار و پست شدن زمین . (از اقرب الموارد).
غموضتفرهنگ فارسی معین(غُ ضَ) [ ع . غموضة ] 1 - (مص ل .) پوشیده شدن سخن و درک نشدن معنای آن . 2 - (اِمص .) پوشیدگی سخن .