لغتنامه دهخدا
نشد. [ ن َ ] (ع مص ) جستن گمشده را. (آنندراج ). طلب کردن و جستن گمشده را. (از ناظم الاطباء) (از المنجد). نشدة. نشدان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (المنجد). || تعریف نمودن [ گمشده را ] . (آنندراج ). تعریف کردن [ گمشده را ] . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد).