زیرسامانۀ فعالگریactuator subsystemواژههای مصوب فرهنگستانمؤلفههای یک سامانۀ روباتی شامل فعالگرها، ابزارهای انتقال نیروهای فعالگر به پیوندها و ابزارهایی برای فراهم کردن نیرو برای فعالگرها
فعالگر 1actuatorواژههای مصوب فرهنگستانسازوکاری که باعث روشن یا خاموش یا تنظیم شدن یا به حرکت درآمدن یک دستگاه میشود
فعالگر جعبهدندة خودکارautomatic transmission actuatorواژههای مصوب فرهنگستانهر یک از شیرهای سیملولهای (solenoidvalves) که با تغییر ِمسیرِ روغنِ پرفشار موجب تعویض دنده میشود متـ . فعالگر 2
زیرسامانۀ فعالگریactuator subsystemواژههای مصوب فرهنگستانمؤلفههای یک سامانۀ روباتی شامل فعالگرها، ابزارهای انتقال نیروهای فعالگر به پیوندها و ابزارهایی برای فراهم کردن نیرو برای فعالگرها
زیرسامانۀ فعالگریactuator subsystemواژههای مصوب فرهنگستانمؤلفههای یک سامانۀ روباتی شامل فعالگرها، ابزارهای انتقال نیروهای فعالگر به پیوندها و ابزارهایی برای فراهم کردن نیرو برای فعالگرها