فعالیتلغتنامه دهخدافعالیت . [ ف َع ْ عا لی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) کوشش . (فرهنگ فارسی معین ).- فعالیت به خرج دادن ؛ کوشیدن . کوشش کردن . (ازفرهنگ فارسی معین ).- فعالیت داشتن ؛ کوشش کردن . (فرهنگ فارسی معین ).- فعا
ویژگیهای فعالیتactivity attributesواژههای مصوب فرهنگستانمشخصههای هر فعالیت که در فهرست فعالیتها برای تشریح آن فعالیت ذکر میشوند
آغازبهآغازstart-to-start, SSواژههای مصوب فرهنگستانویژگی رابطهای منطقی بین دو فعالیت که در آن آغاز شدن فعالیت پسین مشروط به آغاز شدن فعالیت پیشین است
پایانبهآغازfinish-to-start, FSواژههای مصوب فرهنگستانویژگی رابطهای منطقی بین دو فعالیت که در آن آغاز شدن فعالیت پسین مشروط به پایان یافتن فعالیت پیشین است
آغازبهپایانstart-to-finish, SF 1واژههای مصوب فرهنگستانویژگی رابطهای منطقی بین دو فعالیت که در آن پایان یافتن فعالیت پسین مشروط به آغاز شدن فعالیت پیشین است
همارز فعالیت رتینولretinol activity equivalentواژههای مصوب فرهنگستانمقدار رتینوئیدی که فعالیت آن برابر با فعالیت یک مول رتینول تمامترانس باشد
فعالیتلغتنامه دهخدافعالیت . [ ف َع ْ عا لی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) کوشش . (فرهنگ فارسی معین ).- فعالیت به خرج دادن ؛ کوشیدن . کوشش کردن . (ازفرهنگ فارسی معین ).- فعالیت داشتن ؛ کوشش کردن . (فرهنگ فارسی معین ).- فعا
فعالیتلغتنامه دهخدافعالیت . [ ف َع ْ عا لی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) کوشش . (فرهنگ فارسی معین ).- فعالیت به خرج دادن ؛ کوشیدن . کوشش کردن . (ازفرهنگ فارسی معین ).- فعالیت داشتن ؛ کوشش کردن . (فرهنگ فارسی معین ).- فعا
دیرش فعالیتactivity durationواژههای مصوب فرهنگستانطول مدت تقویمی یک فعالیت از آغاز تا پایان متـ . مدت فعالیت
برآورد دیرش فعالیتactivity duration estimatingواژههای مصوب فرهنگستانبرآورد طول مدت تقویمی هر فعالیت از آغاز تا پایان متـ . برآورد مدت فعالیت