فاریقونلغتنامه دهخدافاریقون . (معرب ، اِ) نام درختی است . رجوع به الجماهر فی معرفة الجواهر چ حیدرآباد هند ص 45 شود.
فارقینلغتنامه دهخدافارقین . [ رِ ] (اِ) ظاهراً معرب پارگین . (یادداشت بخط مؤلف ). جایی است که گندآب حمام ها و آشپزخانه ها از آن گذرد و به خارج شهر رود : ... و فارقین که گردبرگرد آن [ شهر قم ] بوده آل سعد آن را بینباشتند. (ترجمه ٔ تاریخ قم ص 32