فیاروزلغتنامه دهخدافیاروز. (اِخ ) محله ای است از سمرقند که شراب آن به خوبی مشهور است . و فناروز تصحیف است . (انجمن آرا). رجوع به فناروز شود.
فاروزلغتنامه دهخدافاروز. (اِخ ) از قریه های نسا. (از معجم البلدان ). ظاهراً همان فاروج باشد. رجوع به فاروج شود.
فاروجلغتنامه دهخدافاروج . (اِخ ) قصبه ٔ مرکز دهستان فاروج بخش حومه ٔ شهرستان قوچان که در 26 هزارگزی شمال باختری قوچان و کنار راه شوسه ٔ قدیمی قوچان به شیروان واقع است . جلگه ای معتدل و دارای 2726 تن سکنه است . آب آنجا از قنات
فاروجلغتنامه دهخدافاروج . (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش حومه ٔ شهرستان قوچان که در شمال باختری قوچان واقع است . کلیه ٔ آبادیهای آن در کنار جاده ٔ شوسه است . از 20 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و روی هم 1034 تن سکنه دارد. جلگه ای م
فناروزلغتنامه دهخدافناروز. [ ف َ ] (اِخ ) نام جایی و محلی است از سمرقند که شراب آنجا نیکو میشود. (برهان ). مؤلف انجمن آرا این نام را تصحیف «فیاروز» میداند : باز تویی رنج باش و جان تو خرم با نی و با رود و با نبیذ فناروز. رودکی .رجوع