25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
ترور
قتل نفس
قتل عمد
قتل خطاء
قتل ناموسی
خنثی سازی طرح ترور
بیشتر بدانید
برف
با زیان فروختن
fire alarm
heuch
discomfiture
شاعرپروری
قتل
qatl
معنی
۱. کشتن.
۲. شهادت یکی از امامان شیعه: روز قتل.
مترادف
ترور، جنایت، قربانی، کشتار، کشتن، هلاک، هلاکت
برابر پارسی
کشتن
«»
پیدا نشد!
منظور شما این بود؟
شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
برای این واژه یک معنی پیشنهاد دهید.