لغتنامه دهخدا
کسوف . [ ک ُ ] (ع اِ) ج ِ کِسفَة. (ناظم الاطباء). ج ِ کِسف و کِسَف که این دو جمع کسفة هستند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || در نزد فلاسفه کسوف از صفات خورشید است و آن گرفتگی خورشید است هنگامی که در مواجهه ٔ با زمین ماه میان آنها حایل باشد. (اقرب الموارد). آفتاب گرفتگی .