قهقرالغتنامه دهخداقهقرا. [ ق َ ق َ ] (ع مص ) قهقری . به عقب برگشتن . سپسایگی رفتن . || (اِمص ) به عقب برگشتگی . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به قهقری شود.
قهقراییلغتنامه دهخداقهقرایی . [ ق َ ق َ ] (حامص ) به عقب برگشتگی . (فرهنگ فارسی معین ).- سیر قهقرایی ؛ حرکت به عقب بدون آنکه روی را برگردانند. (فرهنگ فارسی معین ).
رجعيدیکشنری عربی به فارسیبرگشت دهنده , انحطاط دهنده , قفايي , تنزل کننده , قهقهرايي , بقهقرا رفتن , پس رفتن