لغتنامه دهخدا
اقواء. [ اِق ْ ] (ع مص ) غنی و بی نیاز شدن . || نیازمند و درویش گشتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). از اضداد است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || جابجا سطبر ساختن رسن را. || به دشت و خشکی فرود آمدن . || سپری شدن توشه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || خالی گر