قوماروسلغتنامه دهخداقوماروس . [ ] (معرب ، اِ) معرب یونانی کمارس . بصل است و گفته اند که قاتل ابیه است . || قطلب را نیز گویند. (فهرست مخزن الادویه ).
قوماریسلغتنامه دهخداقوماریس . [ ] (معرب ، اِ) معرب قطلب است . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
کامارسلغتنامه دهخداکامارس . [ رِ ] (اِخ ) حاکم نشین ناحیه ٔ آویرن به ایالت میلو در منطقه ٔ دوردو 1320 تن سکنه دارد. و منابع معدنی اش معروف است .
قاماریونلغتنامه دهخداقاماریون . (معرب ،اِ) قامارون . (فرهنگ دزی ج 2 ص 296). قوماروس . قاتل ابیه . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به قاتل ابیه شود.