کوادسلغتنامه دهخداکوادس . [ ک َ دِ ] (ع اِ) ج ِ کادس . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به کادس شود.
قوادسلغتنامه دهخداقوادس . [ ق َ دِ ] (اِخ ) ج ِ قادسیه است . در شعر شعرای کوفه بهمین صورت آمده است . رجوع به معجم البلدان شود.
قودوسلغتنامه دهخداقودوس . [ ] (معرب ، اِ) قومانوس . قوردووسیوس . قوریدالیس فربیون است . (فهرست مخزن الادویه ).