لحانةلغتنامه دهخدالحانة. [ ل َح ْ حا ن َ ] (ع ص ) (و هاء مبالغه راست ). لحان . آنکه خطا کند در اعراب و قرائت . (منتهی الارب ).
لحانةلغتنامه دهخدالحانة. [ ل ِ ن َ ] (ع مص ) لحن .خطا کردن در خواندن . لحانیة. لحون . (منتهی الارب ).
لحانیةلغتنامه دهخدالحانیة. [ ل َ ی َ ] (ع مص ) لحن . لحانة. لحون . خطا کردن در خواندن . (منتهی الارب ).
لحیانیلغتنامه دهخدالحیانی . [ ] (اِ) دینساقوس است . رجوع به این کلمه شود. (اختیارات بدیعی ). دینساقوس است و گویند حرشف است . (فهرست مخزن الادویه ) .
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن حسین بن یحیی بن سعید ملقب به بدیعالزمان همدانی و مکنی به ابوالفضل . یاقوت در معجم الادباء(چ مارگلیوث ج 1 ص 94 ببعد) آرد: ابوشجاع شیرویه بن شهردار در تاریخ همدان آورده است که احمدبن