لغوخایلغتنامه دهخدالغوخای . [ ل َغ ْوْ ] (نف مرکب ) هرزه درای : ز بس گشته در گفتگو لغوخای دو دندان بود در دهانش چو نای .ملاطغرا (در هجو، از آنندراج ).