لغتنامه دهخدا
باهلیة. [ هَِ لی ی َ ] (اِخ ) خواهر مقصص شاعره ای ازشاعره های عرب بود و در مرگ برادرش مقصص گفته است :یا طول یومی بالقلیب فلم تکدشمس الظهیرة تنفی بحجاب لکم المقصص لالنا ان انتم لم یأتکم قوم ذوواحساب .(از اعلام النساء ج <span class="hl" di