خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مارک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مارک
/mārk/
معنی
نشان مخصوص که در بالای کاغذ مکاتبات و اسناد هر اداره یا سازمان چاپ میشود.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. انگ، داغ، علامت، نشان، نشانه
۲. واحد پول آلمان
دیکشنری
Mark
-
جستوجوی دقیق
-
مارک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: marque] mārk نشان مخصوص که در بالای کاغذ مکاتبات و اسناد هر اداره یا سازمان چاپ میشود.
-
مارک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [آلمانی: Mark] mārk واحد پول آلمان.
-
مارک
واژگان مترادف و متضاد
۱. انگ، داغ، علامت، نشان، نشانه ۲. واحد پول آلمان
-
مارک
لغتنامه دهخدا
مارک . (اِ) واحد پول آلمان که از صد «فنیگ » تشکیل یافته است . (از لاروس ).
-
مارک
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) 1 - علامت و نشانه . 2 - علامت مخصوص هر کارخانه و مؤسسه . 3 - واحد پول آلمان .
-
مارک
دیکشنری فارسی به انگلیسی
Mark
-
مارک
دیکشنری فارسی به عربی
سرية , صنف
-
واژههای مشابه
-
مارک مارک
لهجه و گویش مازنی
maarek maarek واژه ای که برای فرا خواندن و صدا زدن گاو یا گوساله به کار ...
-
پل مارک
لغتنامه دهخدا
پل مارک .[ پ ُ ل ِ ] (اِ) منصب رئیس سپاهیان در یونان قدیم .
-
مارک ارل
لغتنامه دهخدا
مارک ارل . [ اُ رِ ] (اِخ ) رجوع به «مارکوس اورلیوس » و تاریخ ایران باستان شود.
-
مارک تواین
لغتنامه دهخدا
مارک تواین . (اِخ ) مارک توین . نویسنده ٔ آمریکائی (1835-1910 م .) او در فلوریدای میسوری به دنیا آمد و اولین نویسنده ٔ بزرگ غرب و ممالک متحده ٔ آمریکاست . او سردسته ٔ داستان نویسانی است که می خواهند آمریکا را در خلال فرهنگ عامیانه و مناظر این سرزمین ...
-
دخس مارک
لهجه و گویش مازنی
daKhos marak قایم باشک بازی
-
بدون مارک
دیکشنری فارسی به انگلیسی
generic
-
مارک آلمان
دیکشنری فارسی به انگلیسی
deutsche mark