حد اعليدیکشنری عربی به فارسیبيشترين , بيشين , بزرگترين وبالا ترين رقم , منتهي درجه , بزرگترين , بالا ترين , ماکسيمم
بیشینهmaximumواژههای مصوب فرهنگستانبزرگترین مقدار در مجموعهای از مقادیر، در صورت وجود متـ . ماکسیمم * مصوب فرهنگستان اول
maximumsدیکشنری انگلیسی به فارسیحداکثر، بیشینه، حد اکثر، ماکسیمم، منتها درجه، بزرگترین و بالاترین رقم، منتهی درجه
maximaدیکشنری انگلیسی به فارسیحداکثر، بیشینه، حد اکثر، ماکسیمم، منتها درجه، بزرگترین و بالاترین رقم، منتهی درجه
maximumدیکشنری انگلیسی به فارسیبیشترین، بیشینه، حد اکثر، ماکسیمم، منتها درجه، بزرگترین و بالاترین رقم، منتهی درجه، بالاترین، بزرگترین، بیشین