لغتنامه دهخدا
متحقق . [ م ُ ت َ ح َق ْ ق ِ ] (ع ص ) صحیح و درست کننده ٔخبر. (آنندراج ). راست و صحیح و یقین و بی شک . (ناظم الاطباء). || تحقیق شده و ثابت شده و یقین و راست و درست و بی شبهه . (ناظم الاطباء). || درست شونده . || هست شونده . (فرهنگ فارسی معین ). || تحقیق کننده . (ناظم الاطباء).