متدهقنلغتنامه دهخدامتدهقن . [ م ُ ت َ دَ ق ِ ] (ع ص ) کشاورزی نماینده . (آنندراج ). کشاورز. (ناظم الاطباء). || نامزدشده به ریاست دهکده . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). و رجوع به تدهقن شود.