متساکرلغتنامه دهخدامتساکر. [ م ُ ت َ ک ِ ] (ع ص ) مستی نماینده از خود، بی مستی . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). کسی که مستی کند و رسوائی نماید بی آن که مست باشد. (ناظم الاطباء). || (اصطلاح تصوف ) اهل ذوق . (نفایس الفنون ج 1 ص <span class="hl" d
متشکرلغتنامه دهخدامتشکر. [ م ُ ت َ ش َک ْ ک ِ ] (ع ص ) سپاسداری کننده . (آنندراج ). سپاسدار. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تشکر شود.
سکرلغتنامه دهخداسکر. [ س ُ ] (ع اِمص )مستی . (غیاث ) (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). || (مص ) مست شدن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). || نشأه . (غیاث ). || (اِ) شراب و آنچه مست گرداند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || در اصطلاح عرفانی مسکر یعنی مستی