متقفیلغتنامه دهخدامتقفی . [ م ُ ت َ ق َف ْ فی ] (ع ص ) پیروی نماینده و در پی کسی رونده . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تقفی شود.
متکفیلغتنامه دهخدامتکفی ٔ. [ م ُ ت َ ک َف ْ ف ِءْ ] (ع ص ) (از «ک ف ء») ناو ناوان رونده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). با شوکت و حشمت و کسی که با عظمت و بزرگواری راه میرود. (ناظم الاطباء). رجوع به تکفؤ شود.
متکفیلغتنامه دهخدامتکفی . [ م ُ ت َ ک َف ْ فی ] (ع ص ) درخت بلند و گیاه دراز. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
متکافیلغتنامه دهخدامتکافی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) (از «ک ف ء») برابر شونده و برابر ایستنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). برابر و موافق و هم کفو. (ناظم الاطباء). رجوع به تکافوء شود.