مجاوتةلغتنامه دهخدامجاوتة. [ م ُ وَت َ ] (ع مص ) به کلمه ٔ «جوت جوت » خواندن شتران . (منتهی الارب ) (آنندراج ). به کلمه ٔ «جوت جوت » خواندن شتران را به سوی آب . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
جواتلغتنامه دهخداجوات . [ ج ُ ] (ع اِمص ) اسم است مجاوتة را، و مجاوتة با کلمه ٔ جَوت جَوت شتر را خواندن است . (منتهی الارب ). خواندن شتر را بسوی آب با جَوت جَوت . (اقرب الموارد).
مجایتةلغتنامه دهخدامجایتة. [ م ُ ی َ ت َ ] (ع مص ) به کلمه ٔ «جوت جوت » خواندن شتر را. (از منتهی الارب ): جایت الأبل مجایتة؛ به کلمه ٔ «جوت جوت » خواند شتران را به سوی آب . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). مجاوتة. (از اقرب الموارد).