scarcely
من المحتمل
arguably, doubtless, easily, likely, peradventure, probably
احتمالاً، شاید، گویا، یحتمل ≠ یقین
like
شاید، محتملا
احتمالاً، شاید، محتملاً ≠ محققاً
احتمالا، بلکه، گویی، محتملاً ≠ حتماً
محتمل , باور کردني , احتمالي , محتملا , شايد
احتمالاً. [ اِ ت ِ لَن ْ ] (ع ق ) محتملاً. شاید.