مدعةلغتنامه دهخدامدعة. [ م َ ع َ ] (ع اِ) نارجیل تهی از مغز که بدان آب برگیرند. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
مدحةلغتنامه دهخدامدحة. [م ِ ح َ ] (ع اِمص ) ستایش . (منتهی الارب ) (دهار) (صراح ). رجوع به مدحت شود. || (اِ) آنچه بدان ستایند. (منتهی الارب ). ما یمدح به . (اقرب الموارد). آنچه بدان مدح کنند. مدیح . (یادداشت مؤلف ). ج ، مِدَح .
مدیحةلغتنامه دهخدامدیحة. [ م َ ح َ ] (ع اِمص ، اِ) مدیح . (ناظم الاطباء). رجوع به مدیحت و مدیحه شود.
مدیحهلغتنامه دهخدامدیحه . [ م َح َ / ح ِ ] (ع اِمص ، اِ) مدیح . مدح . ستایش . ثنا. آفرین . مدحت . ج ، مدایح . || سخن یا شعری که درتوصیف و تمجید ممدوحی گویند یا نویسند یا خوانند.
مذعةلغتنامه دهخدامذعة. [ م َ ذَ ع َ ] (ع مص ) مذع . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به مَذع شود.
مدعیةلغتنامه دهخدامدعیة. [ م ُدْ دَ ی َ ] (ع ص ) تأنیث مدعی است . (یادداشت مؤلف ). رجوع به مُدَّعی شود.