لغتنامه دهخدا
مراعاة. [ م ُ ] (ع مص ) (از «ر ع ی ») به نیک نظر نگریستن کسی را. (منتهی الارب ). با نظر مساعد و خوب در کار و حق کسی نگریستن . منه : مراعاة الحقوق . (از متن اللغة). به نیک خواهی ملاحظه کردن و نظر کردن در کسی . (از اقرب الموارد). || دیدن پایان کار را. (از منتهی الارب ). مراقبت