مستخدملغتنامه دهخدامستخدم . [ م ُ ت َ دَ ] (ع ص ، اِ) کسی که از او خدمت خواهند. (غیاث ) (آنندراج ). کسی که دیگری او را به خدمت گرفته باشد. (اقرب الموارد). اجیر و آنکه مزد و اجرت می گیرد برای کار کردن و خدمت نمودن . (ناظم الاطباء). رجوع به استخدام شود. || خدمتگزار. (لغات فرهنگستان ). نوکر و خدمت
مستخدملغتنامه دهخدامستخدم . [ م ُ ت َ دِ ] (ع ص ) خدمت خواهنده . (غیاث ) (آنندراج ). به خادمی گیرنده و کسی را به خدمت وادارکننده . (اقرب الموارد). رجوع به استخدام شود.
مستخدملغتنامه دهخدامستخدم . [ م ُ ت َ دَ ] (ع ص ، اِ) کسی که از او خدمت خواهند. (غیاث ) (آنندراج ). کسی که دیگری او را به خدمت گرفته باشد. (اقرب الموارد). اجیر و آنکه مزد و اجرت می گیرد برای کار کردن و خدمت نمودن . (ناظم الاطباء). رجوع به استخدام شود. || خدمتگزار. (لغات فرهنگستان ). نوکر و خدمت
مستخدملغتنامه دهخدامستخدم . [ م ُ ت َ دِ ] (ع ص ) خدمت خواهنده . (غیاث ) (آنندراج ). به خادمی گیرنده و کسی را به خدمت وادارکننده . (اقرب الموارد). رجوع به استخدام شود.
مستخدملغتنامه دهخدامستخدم . [ م ُ ت َ دَ ] (ع ص ، اِ) کسی که از او خدمت خواهند. (غیاث ) (آنندراج ). کسی که دیگری او را به خدمت گرفته باشد. (اقرب الموارد). اجیر و آنکه مزد و اجرت می گیرد برای کار کردن و خدمت نمودن . (ناظم الاطباء). رجوع به استخدام شود. || خدمتگزار. (لغات فرهنگستان ). نوکر و خدمت
مستخدملغتنامه دهخدامستخدم . [ م ُ ت َ دِ ] (ع ص ) خدمت خواهنده . (غیاث ) (آنندراج ). به خادمی گیرنده و کسی را به خدمت وادارکننده . (اقرب الموارد). رجوع به استخدام شود.