مستوفرلغتنامه دهخدامستوفر. [ م ُ ت َ ف ِ ] (ع ص ) تمام گیرنده ٔ حق خود. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || کامل کننده کاری را. (از اقرب الموارد). و رجوع به استیفار شود.
مستأفرلغتنامه دهخدامستأفر. [ م ُ ت َءْ ف ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استیفار. شتر نشاطکننده و فربه شونده پس از مشقت و لاغری . (منتهی الارب ). رجوع به استئفار و استیفار شود.
ثریرلغتنامه دهخداثریر. [ ث ُ رَ ] (اِخ ) بصیغه ٔ تصغیر، جائی است نزدیک انصاب الحرم که متصل به مستوفر است و گویند ناحیه ای است از نواحی حجاز که آنجا مال و ثروتی از ابن زبیر بوده است . (مراصد الاطلاع ).