مستکرملغتنامه دهخدامستکرم . [ م ُ ت َ رِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استکرام . بزرگواری بدست آورنده . (از منتهی الارب ). || چیزی نفیس و گرامی پیداکننده وچیزی گرامی خواهنده و کریم و گرامی یابنده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به استکرام شود.
مستقرملغتنامه دهخدامستقرم . [ م ُ ت َ رِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استقرام . شتر جوان که «قرم » شده باشد. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به استقرام و قرم شود.