مضلوعهلغتنامه دهخدامضلوعه . [ م َ ع َ ] (ع ص ) ضلوعة. کمانی که دو چوب آن خم باشد و راستی و تمام چوب آن مشاکل کبد آن که قبضه گاه است باشد. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مدالاةلغتنامه دهخدامدالاة. [ م ُ ] (ع مص ) نرمی و مدارا کردن با کسی . (منتهی الارب ). رفق و مدارا کردن با کسی . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || دوا کردن . مداوا نمودن . (ناظم الاطباء). رجوع به دَلْوْ شود.