مهیافلغتنامه دهخدامهیاف . [ م ِهَْ ] (ع ص ) ناقه ٔ زود تشنه شونده . (منتهی الارب ). آن اشتر که زود تشنه شود. (مهذب الاسماء). || شتر درازگردن . || مردم سریعالعطش یا سخت تشنه . (منتهی الارب ).
میحافلغتنامه دهخدامیحاف . (ع ص ) ناقة میحاف ؛ ناقه ای که از خوابگاه خود نرود. (منتهی الارب ، ماده ٔ وح ف ).
معافلغتنامه دهخدامعاف . [ م ُ ] (از ع ، ص ) بخشیده شده و معذورو آمرزیده شده و عفوکرده شده . (ناظم الاطباء). در اصل معافی بود بر وزن منادی صیغه ٔ اسم مفعول از باب مفاعله که مصدرش معافات است بر وزن مناجات مأخوذ از عفوپس در استعمال فارسیان الف از آخر معافی که مقلوب است از یاء ساقط شده چنانکه در
معافلغتنامه دهخدامعاف . [ م ُ ] (از ع ، ص ) بخشیده شده و معذورو آمرزیده شده و عفوکرده شده . (ناظم الاطباء). در اصل معافی بود بر وزن منادی صیغه ٔ اسم مفعول از باب مفاعله که مصدرش معافات است بر وزن مناجات مأخوذ از عفوپس در استعمال فارسیان الف از آخر معافی که مقلوب است از یاء ساقط شده چنانکه در
معافلغتنامه دهخدامعاف . [ م ُ ] (از ع ، ص ) بخشیده شده و معذورو آمرزیده شده و عفوکرده شده . (ناظم الاطباء). در اصل معافی بود بر وزن منادی صیغه ٔ اسم مفعول از باب مفاعله که مصدرش معافات است بر وزن مناجات مأخوذ از عفوپس در استعمال فارسیان الف از آخر معافی که مقلوب است از یاء ساقط شده چنانکه در