مغوشکلغتنامه دهخدامغوشک . [ م ُ ش َ ] (اِ) راهب ترسایان و آتش پرست و مغ. (ناظم الاطباء). دانشمند مجوس . (از لسان العجم شعوری ج 2 ورق 371 الف ). و رجوع به مدخل قبل شود.