ملاطیهلغتنامه دهخداملاطیه . [ م َ طی ی َ ] (اِخ ) شهری از آسیای صغیر به کاپادوکیه . ملطیه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). همان ملطیه است . (قاموس الاعلام ترکی ). و رجوع به ملطیه شود.
ملایثةلغتنامه دهخداملایثة. [ م ُ ی َ ث َ ] (ع مص ) خویشتن رابه شیر مانند کردن و مفاخرت کردن به دلیری . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
حکیم خانیلغتنامه دهخداحکیم خانی . [ ح َ ] (اِخ ) قصبه ای است کوچک واقع بر کنار خشک رودی در ولایت معمورةالعزیز در سنجاق ملاطیه در قضای آقچه طاغ به 55هزارگزی شمال غربی ملاطیه . (یادداشت مرحوم دهخدا).
کاختهلغتنامه دهخداکاخته . [ ت َ ] (اِخ ) نام قریه ٔ بزرگ و مرکز قضائی است در سنجاق ملاطیه از ولایت معمورةالعزیز،در 65 هزارگزی جنوب شرقی ملاطیه در کنار نهری مسمی به همین اسم از توابع فرات . (از قاموس الاعلام ترکی ).
پندنیسهلغتنامه دهخداپندنیسه . [ پ ِ س ِ ] (اِخ ) پندنیسوم . نام قدیم بهسنی است ، و آن قصبه ای است به ملاطیة. رجوع به بهسنی شود. (قاموس الاعلام ترکی ).
پوسکلانلغتنامه دهخداپوسکلان .(اِخ ) نام عشیرتی کرد ساکن در قضای کاخته از سنجاق ملاطیه از ولایت معمورة العزیز. (قاموس الاعلام ترکی ).
ذوالنونلغتنامه دهخداذوالنون . [ ذُن ْ نو ] (اِخ ) محمد ثانی چهارمین از امرای دانشمندیه در سیواس و قیساریه و ملاطیه از 537 - 560 هَ . ق . و نام او محمد ثانی است .