لغتنامه دهخدا
ملاوصة.[ م ُ وَ ص َ ] (ع مص ) نگریستن ، گویا فریفتن تا قصد کاری کند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). نگریستن که گویا قصد کاری دارد. (از ناظم الاطباء): لاوص الیه ملاوصة؛ نگریست چنانکه گویی می فریبد تا قصد کاری کند. (از اقرب الموارد). || به تبر بریدن درختی خواستن و نگریستن در درخت ک