ملقمهلغتنامه دهخداملقمه . [ م َق َ م َ / م ِ ] (از ع ، اِ) آلیاژ جیوه با فلزات است . (فرهنگ اصطلاحات علمی ). مأخوذ از عربی «ملغمه »، ترکیبی از جیوه با فلزی دیگر .(از لاروس ). ملغمه . و رجوع به ملغمه و ذیل آن شود.- ملقمه کردن ؛ روش
ملکمةلغتنامه دهخداملکمة. [ م ُ ل َک ْ ک َ م َ ] (ع ص ) کلیچه به دست باز کرده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). کلیچه ٔ به دست پهن کرده . (ناظم الاطباء). || خف ملکمة؛ موزه ٔ پاره بردوخته . (مهذب الاسماء). و رجوع به ملَکّم شود.