منتانالغتنامه دهخدامنتانا. [ م َ ] (اِخ ) شهری است به ایتالیا، از ولایت روم و در شمال شرقی شهرروم واقع است و 13800 تن سکنه دارد. در سال 1876 گاریبالدی سردار ایتالیا در این شهر بوسیله ٔ نیروهای فرانسوی و مذهبیون ایتالیا منهزم گر
منتنهلغتنامه دهخدامنتنه . [ م ُ ت ِن َ / ن ِ ] (از ع ، ص ) بدبو. (ناظم الاطباء). منتنة.- روایح منتنه ؛بویهای بد. (ناظم الاطباء).|| (اِ) غالسیفس . غالیس . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به غالیس شود.
منتنةلغتنامه دهخدامنتنة. [ م ُ ت ِ ن َ ] (ع ص ) مؤنث منتن ، یعنی بدبوی . (ناظم الاطباء). رجوع به منتن شود.
منثنیلغتنامه دهخدامنثنی . [ م ُ ث َ ] (ع ص ) سرنگون و دوتا. (غیاث ) (آنندراج ). خمیده و دوتا شده . (ناظم الاطباء) : این بیان بط حرص منثنی است از خلیل آموز کاین بط کشتنی است . مولوی (مثنوی چ نیکلسن دفتر5 ص <