ماتmatte, flat 3واژههای مصوب فرهنگستانویژگی سطحی که برّاقیت آن در زاویۀ 60 درجه در گسترۀ صفر تا ده و در زاویۀ 85 درجه در گسترۀ صفر تا پانزده قرار دارد
ورنی ماتflat varnish, matte varnishواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ورنی که با درصد معینی ماتکننده ترکیب میشود تا در هنگام خشک شدن جلوهای مات بیابد
میتدلغتنامه دهخدامیتد. [ ت َ ] (ع اِ) میتدة. (منتهی الارب ). میخکوب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). و رجوع به میتدة شود.
میتدةلغتنامه دهخدامیتدة. [ ت َ دَ ] (ع اِ) میتد. میخکوب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). چوب کوب . (مهذب الاسماء). و رجوع به میتد شود.