غذای هواپیماairline meal, in-flight mealواژههای مصوب فرهنگستانغذایی که با هدف مصرف در هواپیما تولید میشود
آرد استخوانbone mealواژههای مصوب فرهنگستانپودری که از استخوان حیوان پس از گرفتن چربی آن تهیه میشود و از آن بهعنوان مکمل غذا در غذای انسان و حیوان استفاده میشود
طرحریزی غذاmeal planningواژههای مصوب فرهنگستانتدوین و تهیۀ الگویی مناسب برای تأمین مواد غذایی براساس علائق و بودجه و نیازهای تغذیهای افراد
محل کردنلغتنامه دهخدامحل کردن . [ م َ ح َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) محل نهادن .محل گذاردن . رجوع به ترکیب محل کردن ذیل محل شود.
مَقَامٍفرهنگ واژگان قرآنمحل قيام - محل ایستادن - محل ثبوت و پابرجايي هر چيز( به همين جهت محل اقامت را نيز مقام گفتهاند . )