لغتنامه دهخدا
مرء. [ م َرء ] (ع اِ) مرد. (ترجمان علامه جرجانی ) (منتهی الارب ). مرد. مقابل زن . || انسان . (اقرب الموارد). نوع انسانی . (ناظم الاطباء). بر انسان اعم از مرد یا زن نیز اطلاق شود. (از متن اللغة) : گفت پیغمبر به تمییز کسان مرء مخفی لدی طی اللسان